سوسا وب تولز - ابزار رایگان وبلاگ
شهیدمحمدحسین قربانی تنبلی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
شهیدمحمدحسین قربانی تنبلی
Slide 1 Slide 2

بسم الله الرحمن الرحیم

درودبه رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران امام خمینی,و درود به شهیدان انقلاب اسلام وبهتر شهیدان نجون غلطان انقلاب اسلامی ایران که با خون خود نهال انقلاب را آبیاری میکنندوتداونو بخش این انقلاب هستند.والسلام و درود برخوانواده ام بر پدرم و مادرم برپدری که بخاطر من زحمت کشیده ومرا بزرگ کرده وبا مزد کارگری مرا به مدرسه فرستاده تا درس بخوانم .بر مادری که چه حرف ها بخاطر من از دیگران نشنید من افتخار میکنم که در همچین خانواده ای بزرگ شده ام وفقط یک تقاضا از شما دارم و آن این است که بعد از شهادتم گریه نکنید چون دشمنان از گریه ی شما خوشحال میشوند ونگذارید به من ناکام بگویند چون شهید ناکام نیست بلکه به کام نهایی که همانا پیوستن به راه پروردگار است رسیده ام وتقاضا دارم که در تشیه جنازه ام شیرینی پخش کنید مگر مادر تونمیخواستی مرا داماد کنی تو اینکار را کردی وهمچنین لیلا مادر علی اکبر حسین{ع} بر من لباس دامادی که همان لباس رزم است پوشاندی وچنان ایستادی تا به معشوق خود که خدای بزرگ است بپیوندم.

شما برادرانم محمد آقا,مهدی و هادی وقتی دشمنان با تفنگ کلاشینکف قلبم را سوراخ کردند وقتی که ترکش مغزم را متلاشی کرد و وقتی که گلوله های توپ دشمن خاکم کرد وقتی قطعه قطعه گوشت طنم را از زیر شن تانک دشمن بیرون آوردند بر شما واجب است که صلاح بر  زمین افتاده ام را برگیرید وگلوله هایش را در سینه ی دشمنان اسلام فرود آورید و جای خالی ام را در سنگر پر کنید وسعی کنید کارهایتان در راه اسلام باشد و سعی کنید بر ذهن خود غلبه کنید و شما خواهرانم بدانید که سیاهی چادرتان از خون سرخ من کوبنده تر است ودشمن از چادر شما وحشت دارد سعی کنید نمازتان را اول وقت بخونید به مریم کوچولو {خواهر کوچک ایشان}از همان کوچکی قرآن ونماز یاد بدهید.

اما شما دوستان عزیزم کسانی که من در میان شما بزرگ شده ام ازشما میخواهم که اشتباهات مرا ببخشید و مرا حلال کنید بر شماست که این انقلاب را یاری کنید وگوش به حرف های رهبر انقلاب باشید قدر این محبت الهی خمینی بت شکن که همانا راهش راه حسین {ع}است را بدانید پشتیبان ولایت فقیه که از ناحیه ی ایمان و اسلام تا ظهور حضرت مهدی {عج}می باشد,باشید.

اگر من شهید شدم خوشحال باشید چون بزرگترین سعادت نصیب من خواهد شد.

برادرم محمد!من پیشمرگ امام هستم.اگر من شهید شدم  وخداوند مرا قبول کرد وشهادت نصیبم شد نگذار اسم دیگری جز پیشمرگ امام روی من بگذارند.

برادر!بر روی سنگ قبرم بنویس:

فدایی قرآن  

     پیشمرگ امام  

          فرزند اسلام





      

شهید محمد حسین قربانی در یگان ویژه دادگاه انقلاب بندر انزلی بود ولی رییس دادگاه اجازه رفتن به او نمیداد ولی محمد حسین با اسرار و پافشاری بسیار فراوان توانست اجازه بگیرد وهمچنین با توافق محضری تصویب شد که محمد به جبهه رفته و پس از سی روز به خمام برگردد.شهید محمد حسین قربانی در بیست وهفتمین روز مجروح شد و یک دست ویک پایش قطع شد کبد وکلیه اش از کار افتاد و در نتیجه به بیمارستان مهر تهران منتقل شد و پس از سه روز به شهادت رسید و در سی امین روز به خمام برگشت  و تشییع جنازه ی باشکوهی برایش برگزار شد و به قولش عمل کرد.





      

بهـارِ بـاغِ دل از گریـه محـرّم توست
بهشت، برگ گلی از شراره غـم توست
محرمت بـه من احرامی سیـه بخـشید
کسی که مَحرم این جامه گشت، محرم توست


امــام صابــران بـودم، خمیدم
جدا از شاخه شد یـاس امیدم
چو دست از جسم عباسم جدا شد
سـر خود را به نوک نیزه دیدم


عشقی به حسین عشق زینب نشود
این عشق جدا ز شیعه یارب نشود
در روز و شبی که من نگریم ز غمش
آن شام سحر و آن سحرم شب نشود


ماهی که ز آفتاب روشن تر بود
لب تشنه آب و تشنه باور بود
می رفت و دل از حسین می برد که او
پیغمبر کربلا، علی اکبر بود


کسی چون من گل پرپر نبیند
گلـوی پـاره اصغـر نبینـد
بدست خویش کندم قبر او را
که این قنداقه را مادر نبیند



اصغر که نسیم عشق مویش بوسید
خورشید ولایت سر و رویش بوسید
می خواست حسین تا ببوسد لب او
تیر آمد و زودتر گلویش بوسید


هر سال برای تو سیه می پوشیم
در دسته ی عاشقان علم بر دوشیم
ما، بعد هزار و چارصد سال هنوز
با یاد لب تو آب را می نوشیم


لب تشنه ام از سپیده آبم بدهید
جامی ز زلال آفتابم بدهید
من پرسش سوزان حسینم یاران
با حنجره عشق جوابم بدهید


شوریده سری که شرح ایمان می کرد
هفتاد و دو فصل سرخ عنوان می کرد
با نای بریده نیز بر منبر نی
تفسیر خجسته ای ز قرآن می کرد


هلال خون، مه خون، ماه اشک، ماه عزاست
عزای کیست؟ گمانم عزای خون خداست
خمیده قامت گردون، شکسته پشت فلک
روانه خون دل از چشم آدم و حوّاست


چون دید به نوک نی سرش را خورشید
بر خاک، تن مطهرش را خورشید
آرام ، حریر نور خود را گسترد
پوشاند برهنه پیکرش را خورشید


به جای جای دلم جای پای تو است حسین
خوشم که حنجره ام نینوای تو است حسین
هزار چشمه ی اشکم اگر دهند به چشم
خدا گواهست که وقف عزای تو است حسین


خط تو با خون تو آغاز می شود، از آن زمان که تو ایستادی، دین راه افتاد و چون فرو افتادی، حق برخاست.


شامگاه عاشورا، آسمان تمام ستاره*های خود را می*گرید و بدین فرجام، قطره اشک درشتی از خون، از گوشه پلک آسمان به بیرون می*لغزد. خورشید، آغاز دهمین روز از ماه محرم 61 هجری را اعلام می*کند.


به جز اینکه امام حسین در عاشورا شهید شده است عاشورا نیز در تاریخ شهید شده است. و پیام اصلی عاشورا(عدالت) نیز فراموش شده است. پس در هر عاشورایی دو شهید موجود است و بر هر شهیدی نوحه ای واجب.


ماه عاشورا رسیده، خون بود جاری زدیده
زینب مظلومه گیرد بوسه از حلق بریده
سینه سوزان دیده گریان
واحسینا، واحسینا


هر که مرا به روضه تو راه داده است
تاج محبت تو به فرقم نهاده است
از ابتدای خلقت حق در دو چشم ما
تصویری از عزای محرم فتاده است



اى که دل ها همه از داغ غمت غمگین است
وى که از خون تو صحراى بلا رنگین است
نرود یاد لب تشنه ات از خاطره ها
هر که را مى نگرم از غم تو غمگین است


آن حسینى که شرف یافته دین از شرفش
سر و جان داد ز کف تا نرود دین ز کفش
هدف تیر بلا ساخت على اصغر خویش
تا که سرمشق بگیرد بشر از این هدفش


یادتان باشد لباس مشکیم را تا کنید
گوشه ای از قبر من این جامه را هم جا کنید
کاش من در شام تاسوعا بمیرم تا شما
خرجیم را نذر خرج ظهر عاشورا کنید


مه، بارقه اى ست در شبستان حسین
شب، حادثه اى ز درد پنهان حسین
هر صبح، ز دامن افق، خون آلود
خورشید برآید از گریبان حسین


حسین ، کشته دیروز و رهبر روز است
قیام اوست ، که پیوسته نهضت آموز است
تمام زندگی او ، عقیده بود و جهاد
اگر چه مدت جنگ حسین ، یک روز است


در عزای شه دین کرببلا می لرزد
نه همین کرببلا عرض و سما می لرزد
گوئیا ناله زهرا رسد از دور به گوش
کاین چنین دست و تن شمر دغا می لرزد


درصف کرببلا جان جهان را کشتند
سبب خلقت پیدا و نهان را کشتند
یک جهان اهرمن ازکین به هوای زرو سیم
جمع گردیده سلیمان زمان را کشتند


مگر بکرببلا آب قیمت جان بود
که از عطش به فلک ناله یتیمان بود
کفن دریغ مگر بود بهر شاه شهید
که تا سه روز تنش روی خاک عریان بود


تا که از کف پسرى تازه جوان داد حسین
عالمى را ز غم خویش تکان داد حسین
تا که گلبوسه ز لب هاى پسر چید لبش
قدرت عاطفه خویش نشان داد حسین
تا که خاموش شد از زمزمه «یا وَلَدى»
عشق فریاد برآورد که جان داد حسین
جذبه عشق بنازم که پس از داغ جوان
حکمت صبر نشان بر همگان داد حسین
گفت بر هاشمیون نعش على را ببرند
کز غم داغ پسر تاب و توان داد حسین
نقد جان داد و به حق جان جهان را بخرید
در کف خلق جهان خط امان داد حسین


پرچم کرببلا همیشه بلند است
حافظ پرچم اگر خدای حسین است
هر چه که ما خواستیم فاطمه داده
آنچه فقط مانده کربلای حسین است


بال فرشته که خاک پای حسین است
فرش حسینیه عزای حسین است
فاطمه دنبالش است روز قیامت
هر که به دنبال دسته های حسین است


بر لوح کتاب خون کلام تو بلند
آوای قیامت از قیام تو بلند
خون تو زلال چشمه خورشید است
ای در عرفات عشق نام تو بلند


در خانه ای که ذکر شه کربلا رود
زان خانه نور جانب عرش علا رود
کن درد خود دوا بشفا خانه ی حسین
باید که دردمند بدارالشفا رود


زد شرر بر قلب خونین تو، در دشت بلا
داغ مرگ اکبر گلگون قبایت، یا حسین
جان فدا کردى به راه مکتب آزادگى
جان هر آزاده اى گردد، فدایت یا حسین


صد نوا خیزد ز ناى نینوایت، یا حسین
نغمه هاى عشق باشد در نوایت، یا حسین
میزند آتش، به قلب دوستانت دم به دم
داستان جانگداز کربلایت، یا حسین


در محرم سینه ها غرق ملالی دیگر است
جاری از چل چشمه دلها زلالی دیگر است
با حلولش برنخیزد جز فغان از عاشقان
طاق ابروی محرم را هلالی دیگر است


به نال ای دل که دیگر ماتم آمد
بگری ای دیده ایام غم آمد
گل غم سرزد از باغ مصیبت
جهان را تازه شد داغ مصیبت
جهان گردید از ماتم دگرگون
لباس تعزیت پوشیده گردون
ز باغ غصه کوه از پا فتاده
زمین را لرزه بر اعضا فتاده


شرمنده شد بهار ، ز گلزار کربلا
بلبل کند نوا که خزانِ محرم است
ما عاشقانِ لاله ی سرخِ پیمبریم
کز عطر او بهشتِ خداوند ، خرم است


در دفتر گل، ورق ورق گوهر بود
از اشک، سرانگشت نگاهم تَر بود
چیزی که به من توان زاری می*داد
قنداقة خونـین عــلی*اصغــر بــود


هفتاد و دو سینه سرخ هجرت کردند
با سرورِ آفتاب بیعت کردند
رفتند و به دریای ابد پیوستند
چون رود ، به اصل خویش رجعت کردند


ما حلقه به گوش عشق روح افزاییم
سرمست زشور جام عاشوراییم
گشتیم چو قطره ، محو در عشق حسین (ع)
اکنون به طفیل عشق او دریاییم


در دشت عطش ، لاله صفت سوخت حسین (ع)
تا مشعل آزادگی افروخت حسین (ع)
بر لوح فلق ، تا به قیامت ، نقش است
درسی که زخون ، به خلق آموخت حسین (ع)


هم «حیّ علی الفّلاح » او خونین بود
هم سجده بی سلاح او خونین بود
افسوس که چند ساعتی بعد نماز
پیشانی ذوالجناح او خونین بود


آن روز که آهنگ سفر داشت حسین (ع)
از راز شهادتش خبر داشت حسین (ع)
از بهر سرودن یکی قطعة سرخ
هفتاد و دو واژه در نظر داشت حسین (ع)


الحق که به ما درس وفا داد حسین (ع)
هر چیز که داشت بی*ریا داد حسین (ع)
یعنی که تأملی کنید ای یاران !
آن هستی خود زکف چرا داد حسین (ع)؟


همواره تجّسم قیام است حسین (ع)
در سینة عاشقان ، پیام است حسین (ع)
در دفتر شعر ما ، ردیف است هنوز
دل چسب*ترین شعر کلام است حسین (ع)


یک قافله غم ، زکربلا آوردم
صد شور و نوا ، زنینوا آوردم
بر روشنی تیره دلان کوفه
یک ماه ، به روی نیزه*ها آوردم


ازبهر ستیز و مرگ ، آماده شوید
در محضر عشق دوست ، افتاده شوید
از خون حسین بشنوید این پیغام
در طول زمان همیشه آزاده شوید


مه بارقه*ای است در شبستان حسین (ع)
شب ، حادثه*ای ز درد پنهان حسین (ع)
هر صبح ، ز دامن افق ، خون آلود
خورشید بر آید از گریبان حسین (ع)باز شد ماه محرّم، کربلا را بنگرید
حجّ عاشورای خون، سعی و صفا را بنگرید
وعده‏گاه وصل جانان، قبله‏گاه اهل دل
کوی هفتادودو قربانی، منا را بنگرید


آیینه شدند و تابناک افتادند
مانند سپیده، سینه‏چاک افتادند
در پیش نگاه مهربان خورشید
هفتادودو آسمان به خاک افتادند


ای از ازل به مهر تو دل آشنا حسین
وی تا ابد لوای عزایت به پا حسین
هر ماه در عزای تو، ماه محرّم است
هرجا بود به یاد غمت کربلا حسین


خاک حرمت ، مهر نماز است حسین (ع)
راه تو ، همیشه چاره*ساز است حسین (ع)
ای خون تو دشنه بر گلوگاه ستم
از خون تو شیعه ، سرافزار است حسین(ع)


گر بر ستم قرون برآشفت حسین
بیداری ما خواست به خون خفت حسین
آن‏جا که زمان محرم اسرار نبود
با لهجه خون سِرّ گلو گفت حسین


عالم همه خاک کربلا بایدمان
پیوسته به لب خداخدا بایدمان
تا پاک شود زمین ز ابنای یزید
همواره حسین مقتدا بایدمان


روز جان‏بازی یاران حسین است امروز
کربلا عرصه میدان حسین است امروز
آسمان محو تماشای فداکاری اوست
ما سوا واله و حیران حسین است امروز


باز در جان جهان یکسره غوغاست حسین
این چه شوری است که از یاد تو برپاست حسین؟
این چه رازی است که صد شعله فرو مرد و هنوز
روشن از داغ تو ظلمت‏کده ماست حسین؟
تا قیامت نرود نقش تو از لوح ضمیر
حیرتم کُشت، بگو این چه معماست حسین؟


آن روز غریبانه و تنها جان داد
پرورده آسمان، به صحرا جان داد
اسرار شگفت عشق، معنا می‏شد
وقتی که عطش کنار دریا جان داد


ظهر عاشورا، زمین کربلا بود و حسین
پیش خیل دشمنان، تنها خدا بود و حسین
هر طرف پرپر گلی از شاخه‏ای افتاده بود
و اندر آن گلشن، خزانِ لاله‏ها بود و حسین


آن روز ز دشت کربلا خون بارید
از ابر سیاه نینوا خون بارید
آن لحظه که شد شهید فرزند رسول
از زخم دل ستاره‏ها خون بارید


آن جانِ ز جسمْ رسته، قرآن می‏خواند
با نایِ ز هم گسسته، قرآن می‏خواند
در طشت طلا به بزم شب‏اندیشان
خورشیدِ به خون نشسته قرآن می‏خواند


آیینه شدی تا که خدا در تو درخشید
خورشیدترین حادثه‏ها در تو درخشید
بر دوست همان روز که با حنجره خون
گفتی تو «بلی» کرب و بلا در تو درخشید


ای نماز عشق را تکبیر سرخ
آیت تطهیر را تفسیر سرخ
ای شکوه آفرینش، ای یقین
آبروی مکتب، ای سالار دین
ای امام لاله‏های نینوا
آفتابِ غرقِ خون در کربلا


ای حضور آسمان در جان خاک
یا حسین بن علی روحی فداک
موج‏ها هرچه تلاطم می‏کنند
پیش پایت خویش را گم می‏کنند


آب و عطش آن اراده را نرم نکرد
جز یاد خدا دل تو را گرم نکرد
دستی که نشست در کمین دستت
اللّه اللّه از خدا شرم نکرد


ای تشنه لبی، که آب شرمنده توست
تا صبح جزا سحاب شرمنده توست
در اوج عطش گذشتی از آب فرات
و اللّه که انتخاب شرمنده توست


عاشورا ، اوج عشق و اخلاص نسبت به معلم حریت و اسوه جهاد و شهادت حسین بن علی (ع) می گردد و همه حتی غیر شیعه ، در مقابل عظمت روح ان ازاد مردان تعظیم می کنند.


هدفِ معمار عاشورا، حضرت حسین بن علی علیه السلام ، این است که انسان را با عبور دادن از واقعیّت عاشورا به حقیقت عاشورا برساند.


محرم و عاشورا همیشه زنده است چون خون و حماسه در رگ های غیرتمندان الهی همواره جوشان است.


باز محرم رسید، ماه عزای حسین
سینه*ی ما می*شود، کرب و بلای حسین
کاش که ترکم شود غفلت و جرم و گناه
تا که بگیرم صفا، من ز صفای حسین


عالم همه محو گل رخسار حسین است
ذرات جهان درعجب از کار حسین است
دانی که چرا خانه ی حق گشته سیه پوش
یعنی که خدای تو عزادار حسین است


عطری که از حوالی پرچم وزیده است
ما را به سمت مجلس آقا کشیده است
از صحن هر حسینیه تا صحن کربلا
صد کوچه بازکنید محرم رسیده است


بر نیزه ، سری به نینوا مانده هنوز
خورشید ، فرا ز نیزه*ها مانده هنوز
در باغ سپیده ، بوته بوته گل خون
از رونق دشت کربلا مانده هنوز


همواره تجّسم قیام است حسین
در سینة عاشقان ، پیام است حسین
در دفتر شعر ما ، ردیف است هنوز
دل چسب*ترین شعر کلام است حسین


اشکم ز هجر روی تو خوناب شد حسین
مویم ز غصه رشته ی مهتاب شد حسین
هر جا کنار آب نشستم ز داغ تو
از بس که سوختم جگرم آب شد حسین


کاش بودیم آن زمان کاری کنیم
از تو و طفلان تو یاری کنیم
کاش ما هم کربلایی می شدیم
در رکاب تو فدایی می شدیم


قیامت بی حسین غوغا ندارد
شفاعت بی حسین معنا ندارد
حسینی باش که در محشر نگویند
چرا پرونده ات امضاء ندارد


در کلاس عاشقی عباس غوغا می کند
در دل هر عاشقی عباس مأوا می کند
هر کسی خواهد رود در مکتب عشق حسین
ثبت نامش را فقط عباس امضا می کند


با آب طلا نام حسین قاب کنید
با نام حسین یادی از آب کنید
خواهید مه سربلند و جاوید شوید
تا آخر عمر تکیه بر ارباب کنید
فرا رسیدن ماه محرم تسلیت باد


پرسیدم ازحلال ماه، چراقامتت خم است؟
آهی کشیدوگفت:که ماه محرم است
گفتم: که چیست محرم؟
باناله گفت:ماه عزای اشرف اولادآدم است


آبروی حسین به کهکشان می ارزد
یک موی حسین بر دو جهان می ارزد
گفتم که بگو بهشت را قیمت چیست
گفتا که حسین بیش از آن می ارزد


محرم آمد و ماه عزا شد
مه جانبازی خون خدا شد
جوانمردان عالم را بگویید
دوباره شور عاشوار به پا شد


الحق که به ما درس وفا داد حسین (ع)
هر چیز که داشت بی*ریا داد حسین (ع)
یعنی که تأملی کنید ای یاران !
آن هستی خود زکف چرا داد حسین (ع)؟


کربلا دارالنعیم زینب است
کعبه خود تحت حریم زینب است
عمر زینب فخر مولا بود و بس
او به زهرا المثنی بود و بس


دل را اگر از حسین بگیرم چه کنم
بی عشق حسین اگر بمیرم چه کنم
فردا که کسی را به کسی کاری نیست
دامان حسین اگر نگیرم چه کنم


بر سینه ی من نوشته بین الحرمین
نصف قلبم با ابالفضل،نصف دیگر با حسین


سلام من به محرم, محرم گل زهرا
به لطمه های ملائک, به ماتم گل زهرا


دیباچه ی عشق و عاشقی باز شود
دلها همه آماده ی پرواز شود
با بوی محرم الحرام تو حسین
ایام عزا و غصه آغاز شود


بازدلم غم گرفت دوباره ماتم گرفت
ماه محرم آمد تمام عالم گرفت





      

  • این حسین کیست که عالم همه دیوانه ی اوست  این چه شمعیست که جان ها همه پروانه ی اوست
  • این حسین کیست که عالم همه دیوانه ی اوست

    این چه شمعیست که جان ها همه پروانه ی اوست





          

    لطفا بخوانید

    با سلام خدمت شما بازدید کنندگان عزیز

    عزای حسینی رو به شما و تمام مسلمین جهان تسلیت میگم.

     لطفا تا برطرف شدن مشکل وبلاگ برای خواندن آخرین مطالب های این وبلاگ از قسمت «عناوین مطالب» این وبلاگ دیدن کنید.

    با تشکر.





          

     ناکام نگویید مرا که پیوستن به پروردگارم کام من است

                   خوشحالی کنید که لباس دامادی من، رزم من است

                                 در شهادتم شیرینی پخش کنید

                                              که با پرچم شهادت رسیدن به معشوق، دامادی من است.





          

    نام و نام خانوادگی: محمد حسین قربانی

    اسم پدر:       قربانعلی

    تاریخ تولد:  1/10/1340

    محل تولد:   خمام

    یگان­ خدمت: بسیج سپاه پاسداران

    تاریخ شهادت:   23/3/1361

    محل شهادت:   بین  هویزه  و کرخه 

    گلزار شهید:  مسجد جامع خمام


    شهید محمدحسین قربانی تولدش در سال1340 بود. او همانند کودکان هم سن سالش پس از دوران

    کودکی تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در شهرخمام گذراند و مدرک دیپلم را در هنرستان صنعتی رشت، دریافت کرد.